ارتزاق از مادر پیر

ساخت وبلاگ

ارتزاق از مادر پیر 

هادی سیفی فرزاد

فرزندانی که حرف از عشقِ به مادری می زنند. بالاترین مرتبه ی محبت را لایق آن می دانند. هر روز تعریف و تمجید و باد به غبغب می اندازند که مادرمان را دوست داریم. داد می زنند که هر که بد او را خواهد و آسایش او را بر هم زند خائن به ذات بشریت است. چه مادری! چه فرزندانی!
اما همه چیز به این خوبی و خوشی نیست؛ این مادر فرزندانی دارد که فقط حرف می زنند؛ مانند جوانی که روی بازوی چپ خود رفیق بی کلک مادری را خالکوبی کرده و خون به دل مادر می کند. فرزندان مادرِ پیرِ قصه ما فقط حرف می زنند، وای از طمع، چشم طمع دارند به اندک حقوق بازنشستگی مادرشان. از هر طریقی که دسترسشان باشد، دست درازی می کنند و مشتی از این حقوق را سهم خود و حق خود می دانند.
بی شرمی داستان جایی است که همه جا، داد و بیداد که مادر تنهاست. مادر پیر است و لیاقتش بالاتر از این شرایط است؛ ما به عنوان فرزندان یک مادر می توانیم آیا شرایط کنونی عزیزمان را به گردن دیگری بیندازیم؟ می توانیم بگوییم فقط دیگران وظیفه دارند؟ می توانیم بگوییم دیگری کمک نمی کند دیگری دزدی می کند دیگری پول مادر را بر می دارد من هم بردارم وگرنه عقب می مانم از قافله؟
به چه رویی چنین می کنیم؟ اشتباه نکنیم فرزندان این مادر بی سواد نیستن؛ این مادر فرزندانی دارد در دانشگاه ها با ادعاهای بالای علمی؛ هر روز برنامه و ادعا و دورهمی و جلسه دارند برای بهبود وضعیت مادر پیرشان اما در حقیقت نقشه می کشند سهمی ببرند و پولی به جیب بزنند؛ این جلسات چه فایده دارد جز حیف کردن سرمایه نه از خودتان بلکه از او و ایجاد نردبان برای دیدن عرشی که فرش است؟ چه کسی به مادر خود باید رسیدگی کند جز فرزندان آن مادر؟ شما حق هیچ انتقادی از هیچ کسی را ندارید، خود عامل مشکلید، چون فقط به فکر ارتزاق از ایجاد هیاهوی را دارید اگر انتقادات شما فایده داشت گوش فلک را کر می کردید. نام این مادر چقدر آشناست! من هم فرزند این مادرم؛ از خودمان شروع کنیم....

گردهمایی دبیران دو دهه گذشته "انجمن علمی جغرافیای سیاسی" دانشگاه تربیت مدرس...
ما را در سایت گردهمایی دبیران دو دهه گذشته "انجمن علمی جغرافیای سیاسی" دانشگاه تربیت مدرس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : geo-politic بازدید : 180 تاريخ : يکشنبه 21 بهمن 1397 ساعت: 14:30